1/4
Looks like no tags are added yet.
Name | Mastery | Learn | Test | Matching | Spaced |
---|
No study sessions yet.
itch (verb)
🧴 1. خارش داشتن (پوست)
🔸 معنی: احساس ناراحتی روی پوست که باعث میشود بخواهید آن ناحیه را بخارانید.
✅ Examples:
My arm itches after the mosquito bite.
دستم بعد از نیش پشه میخارد.
Wool sweaters always make my neck itch.
پلیورهای پشمی همیشه باعث خارش گردنم میشوند.
🔥 2. be itching to do something / for something – خیلی مشتاق بودن به انجام کاری
🔸 معنی: داشتن اشتیاق و هیجان شدید برای انجام دادن کاری.
✅ Examples:
I'm itching to try that new restaurant.
بیصبرانه میخوام اون رستوران جدید رو امتحان کنم.
She was itching for a fight after the argument.
بعد از بحث، خیلی دلش میخواست دعوا کنه.
itch (noun)
🩹 1. خارش (اسم)
🔸 معنی: احساس ناراحتی در پوست که باعث میشود بخواهید بخارید.
✅ Examples:
Can you scratch my back? I’ve got a terrible itch.
میتونی پشتمو بخارونی؟ خیلی خارش داره.
That rash gave me an unbearable itch.
اون جوش باعث خارش غیرقابلتحملی شد.
🌍 2. میل شدید یا اشتیاق (غیررسمی)
🔸 معنی: تمایل قوی و عمیق برای انجام دادن کاری (معمولاً با عبارت "itch for something").
✅ Examples:
He had an itch for adventure and travel.
او میل شدیدی به ماجراجویی و سفر داشت.
After years in the office, she felt the itch to start her own business.
بعد از سالها کار اداری، حس کرد دلش میخواد کسبوکار خودش رو شروع کنه.
itchy (adjective)
🔸 معنی: دارای خارش؛ یا باعث خارش شدن
✅ مثالها:
I’m wearing an itchy sweater — I can’t stand it!
(یه پلیور خارشآور پوشیدم — اصلاً نمیتونم تحملش کنم!)
After touching the plant, she got itchy skin.
(بعد از تماس با اون گیاه، پوستش شروع کرد به خارش گرفتن.)
itching (adjective)
🔸 معنی ۱: در حال خارش
🔸 معنی ۲ (غیررسمی): مشتاق یا بیقرار برای انجام کاری
✅ مثالها:
My eyes are itching because of the pollen.
(چشمهام به خاطر گردهها دارن میخارند.)
She’s itching to tell someone her secret.
(دلش میخواد زودتر رازشو به یکی بگه.)
itchiness (noun)
🔸 معنی: حالت یا احساس خارش
✅ مثالها:
This cream reduces itchiness after insect bites.
(این کرم خارش ناشی از نیش حشرات رو کاهش میده.)
He complained of itchiness on his arms.
(از خارش در ناحیه بازوهاش شکایت داشت.)