1/32
Looks like no tags are added yet.
Name | Mastery | Learn | Test | Matching | Spaced |
---|
No study sessions yet.
برزخ
حد فاصل میان دو چیز، زمان بین مرگ تا رفتن به بهشت یا دوزخ، فاصله بین دنیا و آخرت
چشمداشت
انتظار و توقع امری از چیزی یا کسی
چشمداشتن
منتظر دریافت پاداش یا مزد بودن
داعیه
ادعا
زخمه
ضربه، ضربه زدن
گشادهدستی
بخشندگی،سخاوت
بیحفاظ
بدون حصار و نرده، آنچه اطراف آن را حصار نگرفته باشد.
تشر
سخنی است که با خشم، خشونت، اعتراض است و معمولا به قصد ترساندن و تهدید کردن کسی گفته میشود.
پگاه
صبح زود، هنگام سحر
تعلل
عذر و دلیل آوردن، به تعویق انداختن چیزی یا انجام کاری، درنگ، اهمال کردن
جناغ
جناق،استخوان پهن و دراز در جلو قفسه سینه
حزین
غمانگیز
حمایل
نگهدارنده، محافظ
حمایل کردن
محافظ قراردادن چیزی برای چیز دیگر
حیثیت
آبرو؛ ارزش و اعتبار اجتماعی که باعث سربلندی و خوشنامی میشود.
خشاب
جعبه فلزی مخزن گلوله که به اسلحه وصل میشود و گلوله ها پیدرپی از آن وارد لوله سلاح میشود
دنج
ویژگی جای خلوت و آرام و بی رفت و آمد
دیباچه
آغاز و مقدمه هر نوشته
روضه
آنچه در مراسم سوگواری اهل بیت پیامبر و به ویژه در مراسم سواری امام حسین خوانده میشود؛ ذکر مصیبت و نوحهسرایی
شامه
حس بویایی
شبح
آنچه به صورت سیاهی به نظر میآید، سایه موهوم از کسی یا چیزی
شرف
بزرگواری، حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاقی به وجود میآید
طفره رفتن
خودداری کردن کردن از انجام کاری از روی قصد و با بهانه آوردن، به ویژه خودداری کردن از پاسخ صریح دادن به سوالی یا کشاندن موضوعی به موضوعات دیگر
کلافه
بیتاب و ناراحت به علت قرار گرفتن در وضع آزاردهنده
کلافه کردن
بیتاب و ناراحت کردن
گردان
واحد نظامی که معمولا شامل سه گروهان است
متقاعد
مجاب شده، مجاب، قانع شده
متقاعد کردن
مجاب کردن، وادار به قبول امری کردن
مجسم
به صورت جسم درآمده، تجسمیافته
محضر
دفترخانه، دادگاه
مُسلم
پیرو دین اسلام
مُصر
اصرار کننده، پافشاری کننده
معبر
محل عبور، گذرگاه