1/86
Looks like no tags are added yet.
Name | Mastery | Learn | Test | Matching | Spaced |
---|
No study sessions yet.
أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ
با یکتاپرستی به دین روی آور.
التدين فطري في الإنسان و التاريخ
دینداری در انسان ذاتی است و تاریخ به ما میگوید.
لا شَعْبَ مِن شعوب الْأَرْضِ إِلَّا وَ كَانَ لَهُ دين
هیچ ملتی از ملتهای زمین نیست مگر اینکه دینی داشته باشد.
طريقة لِلْعِبادة
روشی برای عبادت.
فَالْآتَارُ الْقَديمَةُ الَّتي اكتشفها الإنسان
آثار کهنی که انسان کشف کرده است.
و الحضارات الَّتي عرفها مِنْ خِلالٍ الْكِتابات والنقوش و الرسوم و التماثيل
تمدنهایی که انسان از میان نوشتهها، نگارهها، نقاشیها و تندیسها شناخته است.
تدل على اهتمام الإنسانِ بِالدِّينِ
بر توجه انسان به دین دلالت دارد.
وَ لَكِنْ عباداته كانت خرافية
ولی عبادتهایش خرافی بودهاند.
ازدادت هذه الخرافات في أديان العصور
این خرافات در ادیان دورانها افزایش یافته است.
وَلكِنَّ الله تبارك وتعالى لَمْ يَتْرُكِ الناس على هذه الحالة
اما خداوند بلندمرتبه مردم را در این وضعیت رها نکرد.
فَقَدْ قَالَ في كتابه الكريم
در کتاب کریمش فرموده است.
أَرْسَلَ اللهُ الأنبياء إليهم ليبينوا الصراط المستقيم والدين الحق
خدا پیامبران را برای روشن کردن راه راست و دین حق به سوی آنان فرستاد.
فَعَلْتَ هذا يا إبراهيم؟
آیا تو این کار را انجام دادی ای ابراهیم؟
قَدْ حَدَّثَنَا الْقُرْآنُ الْكَرِيمُ عَنْ سيرة الأنبياء و صراعهم مع أقوامهم الكافرين
قرآن کریم درباره سرگذشت پیامبران و مبارزهشان با قومهای کافرشان با ما سخن گفته است.
إسألوا الصَّلَم الكبير
از بت بزرگ بپرسید.
بدأ القوم يتهامسون: إن العلم لا يتكلم
قوم پچپچ کردند که بتها سخن نمیگویند.
إنَّما يَقْصِدُ إبراهيم الاستهزاء بآلهتنا
ابراهیم فقط قصد مسخره کردن خدایان ما را دارد.
حاول أَن يُنقِذَ قَوْمَهُ من عبادة الأصنام
تلاش کرد قومش را از پرستش بتها نجات دهد.
فَأْساً و كَسَرَ جميع الأصنام
تبر را برداشت و همه بتها را شکست.
عَلَّقَ الْفَأْسَ عَلَى كَتِفِهِ و تَرَكَ الْمَعْبَدَ
تبر را روی شانهاش آویخت و عبادتگاه را ترک کرد.
لما رجع الناس، شاهدوا أَصْنَامَهُمْ مَكْسُورَة
وقتی مردم برگشتند، دیدند بتهایشان شکسته شده است.
ظنوا أن إبراهيم هو الفاعل
گمان کردند که ابراهیم این کار را کرده است.
فَأَحْضَرُوهُ لِلْمُحَاكَمَة
پس او را برای محاکمه آوردند.
كان الهدف من تقديم القرابين رضاها و البُعد عن شرها
هدف از قربانی دادن، به دست آوردن رضایت خدایان و دوری از شرشان بود.
لَم يَكُنْ الشُّعُوبُ دِينٌ، إِنَّ التَّدَيُّنَ فِطْرِيٌّ فِي الإِنْسَانِ
برخی ملتها دینی نداشتند، اما دینداری در انسان ذاتی است.
الآثار القديمة تؤكد اهتمام الإنسان بالدين
آثار قدیمی بر توجه انسان به دین تأکید دارند.
لا يترك الله الإنسان شَذى
خدا انسان را بیهوده رها نمیکند.
قال الإمام الْحَسَنُ: «إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ.»،.»
امام حسن (ع) فرمود: «نیکوترین خوبی، اخلاق نیکوست
سُئِلَ المديرُ: «أَفِي الْمَدرَسَةِ طالب؟»،
از مدیر پرسیده شد: «آیا در مدرسه دانشآموزی هست؟»
فأجابَ: «لا، لا طالبَ هنا.»، .»
پاسخ داد: «نه، هیچ دانشآموزی اینجا نیست
الطائرُ الذكيُّ يتظاهرُ أمامَ الحيوانِ المُفْتَرِسِ بقربِ عُشِّهِ،.
پرندهٔ باهوش وانمود میکند که نزدیک لانهاش است تا حیوان درنده را فریب دهد
حينَ يَرى الحيوانَ المُفْتَرِسَ قُربَ عُشِّهِ، يتظاهرُ أمامَهُ، د.
وقتی حیوان درنده را نزدیک لانهاش میبیند، در برابرش وانمود میکن
ثمَّ يَبتَعِدُ كثيراً عن العُشِّ،.
سپس بسیار از لانه دور میشود
حينَ يَتَأكَّدُ الطائرُ مِنْ خِداعِ العَدُوِّ و إنقاذِ حياةِ فراخِهِ، يَطيرُ بَغْتَةً، .
وقتی مطمئن میشود دشمن را فریب داده و جان جوجههایش را نجات داده، ناگهان پرواز میکند
السَّيَّاحُ في قاعَةِ الْمَطار، لكنَّ الدليلَ لَم يَحْضُرْ،
گردشگران در سالن فرودگاه هستند، اما راهنما نیامده است.
الْمُزارعُ يَتَمَنَّى أَنْ يَنْزِلَ الْمَطَرُ كثيراً، .
کشاورز آرزو دارد باران زیادی ببارد
لِماذا يَبْكي الطِّفْلُ؟ لأَنَّهُ جائِعٌ،.
چرا کودک گریه میکند؟ چون گرسنه است
.لا تُطْعِمُوا الْمَساكينَ ما لا تَأْكُلونَ،،
چیزی را که خودتان نمیخورید به فقرا ندهید،
لا تَسُبُّوا الناسَ، فَتَكْتَسِبُوا الْعَداوَةَ بَيْنَهُم، .
به مردم دشنام ندهید تا دشمنی میانشان به وجود نیاید
هَلْ تَراهُمْ خُلِقوا مِنْ فِضَّةٍ أَمْ نُحاسٍ أَمْ ذَهَبٍ؟
، آیا آنها را میبینی که از نقره یا مس یا طلا ساخته شدهاند؟
بَلْ تَراهُمْ خُلِقوا مِنْ طينَةٍ، .
بلکه آنها از گل آفریده شدهاند
خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْباطِلِ، وَلا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَقِّ، د.
حق را از اهل باطل بگیرید و باطل را از اهل حق نگیری
كُونُوا نُقّادَ الْكلامِ، .
اهل نقد سخن باشید
هَلْ سِوى لَحْمٍ وَعَظْمٍ؟،
آیا جز گوشت و استخوان هستند؟
، يا إِلهي، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ، اجْعَلِ الْيَوْمَ سَعيداً وَكَثيرَ الْبَرَكاتِ
ای خدای من، ای اجابتکنندهٔ دعاها، امروز را روزی شاد و پربرکت قرار بده.
إِنَّما الْفَخْرُ بِالْعَقْلِ وَالثَّباتِ وَالْحَياءِ وَالْعِفَّةِ وَالْأَدَبِ،.
افتخار به عقل، استواری، حیا، پاکدامنی و ادب است
امْلَأِ الصَّدْرَ انْشِراحاً، وَفَمي بِالْبَسَماتِ،.
سینهام را از شادمانی و دهانم را از لبخند پر کن
أَعِنِّي في دُروسي وَأَداءِ الْواجِباتِ،.
مرا در درسم و انجام وظایفم یاری کن
أَنْوِرْ عَقْلي وَقَلْبي بِالْعُلُومِ النّافِعاتِ، .
عقل و قلبم را با دانشهای سودمند روشن کن
اجْعَلِ التَّوْفيقَ حَظِّي وَنَصيبي في الْحَياةِ، .
موفقیت را بهره و نصیبم در زندگی قرار بده
امْلَأِ الدُّنْيا سَلاماً شامِلاً كُلَّ الْجِهاتِ، .
دنیا را پر از صلحی فراگیر در همه جهات کن
احْمِني وَاحْمِ بِلادي مِنْ شُرورِ الْحادِثاتِ، .
مرا و کشورم را از شر پیشامدها نگهدار
كُلُّ طَعامٍ لا يُذْكَرُ اسْمُ اللهِ عَلَيْهِ، لا بَرَكَةَ فيهِ، .
هر غذایی که نام خدا بر آن برده نشود، برکت ندارد
لا تَغْضَبْ، إِنَّ الْغَضَبَ مَفْسَدَةٌ، .
عصبانی نشو، زیرا خشم ویرانگر است
ادْخُلِ الْجَنَّةَ، قالَ: «يا لَيْتَ قَوْمي يَعْلَمُونَ»،.»
وارد بهشت شو، گفت: «ای کاش قومم میدانستند
بِما غَفَرَ لي رَبِّي وَجَعَلَني مِنَ الْمُكْرَمينَ،
به خاطر اینکه پروردگارم مرا آمرزید و از گرامیشدگانم قرار داد.
الصَّنَمُ: تِمثالٌ مِنْ خَشَبٍ أَوْ حَديدٍ يُعْبَدُ مِنْ دونِ اللهِ،
بُت: تندیسی از چوب یا آهن که به جای خدا پرستیده میشود.
لا تَحْزَنْ، إِنَّ اللهَ مَعَنا، .
غمگین مباش، همانا خدا با ماست
الْكَتِفُ: عُضْوٌ مِنْ أَعْضاءِ الْجِسْمِ يَقَعُ أَعْلى الْجِذْعِ،
شانه: عضوی از بدن که بالای تنه قرار دارد.
لا دينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ، .
کسی که پیمان ندارد، دین هم ندارد
إِنَّهُمْ بَدَؤُوا يَتَكَلَّمُونَ بِكلامٍ خَفِيٍّ،.
آنها شروع کردند به صحبتکردن با صدای آهسته و پنهانی
إِنَّ مِنَ السُّنَّةِ أَنْ يَخْرُجَ الرَّجُلُ مَعَ ضَيْفِهِ إِلى بابِ الدّارِ، .
از سنت است که مرد میهمانش را تا در خانه بدرقه کند
لا تَسُبُوا الَّذينَ يَدعونَ مِن دونِ الله،و.
کسانی را که به جای خدا فرا میخوانند دشنام ندهید
هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعلَمونَ؟،
آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟
لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقة لنا به،پروردگارا! .
آنچه را که توانش را نداریم بر ما تحمیل مکن
لا يَحْزنك قَولُهُم إِنَّ الْعِزَّةَ لله جميعاً،
گفتارشان نباید تو را اندوهگین کند زیرا ارجمندی همهاش از آنِ خداست.
لا يَرْحَمُ الله من لا يَرْحَمُ الناس،.
خداوند به کسی که به مردم رحم نمیکند، رحم نمیکند
لَم يَكُن الشعوب دين،.
برخی ملتها دینی نداشتند
ان التَّدَيُّن فطري في الإنسان،.
بیگمان دینداری در انسان ذاتی است
الآثار القديمة تؤكد اهتمام الإنسان بالدين،.
آثار قدیمی بر توجه انسان به دین تأکید میکند
لا يترك الله الإنسان سُدى،.
خدا انسان را بیهوده رها نمیکند
إِنَّ الله لا يُضيعُ أَجْرَ المحسنين،.
بیگمان خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند
إِنَّ الله يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتلون في سبيله صَفّاً،
بیگمان خدا کسانی را دوست میدارد که در راه او چون صفی استوار پیکار میکنند.
قالَ أَعْلَمُ أَنَّ الله عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ،.
گفت: میدانم که خدا بر هر چیزی تواناست
…كَأَنَّهُنَّ الياقوت و المرجان،.
آنان مانند یاقوت و مرجاناند
إرضاء جميع الناس غاية لا تُدْرَك،.
راضی کردن همه مردم هدفی است که به دست نمیآید
لا عِلْمَ لنا إِلا ما علَّمْتَنا،.
ما هیچ دانشی نداریم جز آنچه تو به ما آموختهای
لا كَنزَ أَغنَى مِنَ القناعة،.
هیچ گنجی بینیازکنندهتر از قناعت نیست
لا خَيْرَ في قولٍ إِلا مع الفعل،.
هیچ خیری در گفتاری نیست مگر همراه با عمل باشد
إِنَّ الله لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ،.
بیگمان خدا بر مردم دارای بخشش است، اما بیشتر مردم سپاسگزاری نمیکنند
وَ يقول الكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنتُ تراباً،و کافر میگوید: .
ای کاش من خاک بودم
لا جِهادَ كَجِهادِ النفس،.
هیچ جهادی همانند جهاد با نفس نیست
لا لِباسَ أَجْمَلَ مِنَ العافية،.
هیچ لباسی زیباتر از تندرستی نیست
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرآناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ،.
ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم، باشد که خرد ورزید
لا فَقْرَ كَالْجَهْلِ و لا مِيراثَ كَالْأَدَبِ،.
هیچ فقری مانند نادانی و هیچ میراثی مانند ادب نیست
هذا يوم البعثِ ولكنَّكُم كنتم لا تَعلمونَ،.
این روز رستاخیز است، ولی شما نمیدانستید
لا سُوءةَ أَسْوَأَ مِنَ الكَذِبِ،.
هیچ زشتیای زشتتر از دروغ نیست